عنوان:نقش رسانه در ارتقای سطح فرهنگ جامعه
محقق:زهرا زوری(فارغ التحصیل سطح2)
چکیده
پژوهش حاضر باهدف تبیین اصول محتوایی رسانه در ارتقای سطح فرهنگ جامعه به روش کتابخانه ای وباابزار فیش انجام شده است.
امروزه رسانه ها تعریف گسترده ای پیدا کرده اند وفقط منحصر به تلویزیون ورادیو وروزنامه ومجله و…نیست ومعنای رساندن است وبه آن دسته از وسایلی گفته می شود که انتقال دهنده فرهنگ وافکار عده ای باشد.
نقش رسانه در توسعه نقشی بی بدیل است وبه هیچ وجه بدون حضور رسانه نمی توان به توسعه همه جانبه دست یافت.
برای تاثیر هرچه بیشتر رسانه ها،نیروی انسانی فعال ومتعهدبارزترین ومهمترین عنصر است که تااین عنصر مهمبه خوبی تربیت،تجهیز وتامین نگردد نمی توان به نقش رسانه ها چندان امیدوار بود.از اصول محتوایی رسانه در ارتقای سطح فرمنگ جامعه می توان به حق محوری ،دفاع ازارزشها،تقویت تعهد دینی ،توجه به درد ها ونیازهای مردم،تلاش جهت تاثیر مثبت برجامعه پذیری و…اشاره کرد.ازجمله آسیب های رسانه در رابطه بافرهنگ جامعه عبارتند از:دروغ پراکنی وچاپلوسی وتملق ،تخریب وتمسخر،تضعیف غیرت دینی ودین مداری،القای یاس وناامیدی،جایگزینی ارزشهای دینی خانواده با فرهنگ غربی ،ترویج برخی منکرات ،کمبود محبت وتربیت نسلی بی بندوبارو…
رسانه هابا فرهنگ سازی صحیح وبا خلق روحیه پرسشگری ونقد در آحاد جامعه،می توانند روح نخبگی رادر بطن جامعه بدمندوفرهنگ گله مندی به فرهنگ پرسشگری ونقد تبدیل کنند.
واژگان کلیدی:
رسانه،فرهنگ،ارتباطات،جامعه
مقدمه:
از آغاز شکل گیری و توسعه وسایل جدید ارتباط جمعی مسئله آثار اجتماعی و فرهنگی رسانه ها به طور جدی از دل مشغولی های انسان معاصر بوده است.
در این میان رسانه های ارتباط جمعی در عصر امروز نقش کلیدی در تعیین سرنوشت توسعه کشور ها محسوب می شود و این وسایل منشاء بسیاری از تحولات معاصر،راهنما و کنترل کنند.جریان ها و تحولات در جهان به حساب می آیند.
ما در عصری زندگی می کنیم که،تغییر و تحول به صورت یک امر عادی تلقی می شود و مشاهده می کنیم که دنیا به سمت و سوی دهکده جهانی و در هم ریختن نظام ها و سازمان های ملی در عین حال جوانه زدن چالش ها و بحران های جدید در عرصه های سیاست،فرهنگ،اقتصاد،امنیت و… است.
به عقیده برخی صاحب نظران،رسانه های گروهی فاصله مکانی را از بین می برد و مانند یک روستا همه مردم از واقعه ای که در گوشه ای از جهان رخ می دهد،مطلع می شوند. از این رو،شناخت رابطه،میزان و حدود ارتباطات وسایل ارتباط جمعی با حوادث و تحولات جهانی،امر لازم و ضروری پنداشته می شود و به این خاطر دانشمندان بسیاری در این رابطه تحقیقات و برسی های قابل توجهی را انجام داده اند،ولی با این حال،به دلیل گستردگی حوزه تسلط رسانه های جمعی در جوامع امروزی و نیز برخورداری این پدیده از ویژگی سیال بودن و حرکت پویا مدارانه،لازم است که همگام با رشد و تکامل تکنولوژیکی و محتوای رسانه های ارتباط جمعی در ابعاد مختلف،کار کرد آنها،به ویژه نقش آنها در تحولات توسعه فرهنگی،مطالعات بیشتری صورت بگیرد.
شناخت کاربرد و عمل کرد رسانه های ارتباط جمعی در جامعه و نقشی که آنها در جوامع بشری به عهده دارند،امر بسیار مهم است و از طریق شناخت تاثیر گذاری ها و کارکرد های خواسته رسانه های ارتباط جمعی،به طرح برنامه های مؤثری برای استفاده مطلوب و عقلانی از این تکنولوژی پرداخت و در عین حال از اشتباهات و انحرافات که در جریان ارایه کارکرد رسانه ها به خورد شهروندان و جامعه داده می شود،پر هیز کرد،ارایه راهکار ها و طرح های مناسب،جهت سالم ساختن و افزایش نقش های مثبت و سازنده رسانه های جمعی در حرکت مطلوب جامعه،نیازمند شناخت عمیق وسایل ارتباط جمعی و حوزه کارکرد آنها در تحولات و فرایند تاریخی و زمانی است.
بر همین اساس با توجه به نقش تاثیر گذار رسانه ها بر تمامی اعضای جامعه و بویژه نسل های کنونی این پژوهش به برسی و تبیین نقش رسانه ها به عنوان یکی از دستگاه های فراگیر و گسترده در انتقال محتوای فرهنگی و اتقال ارزشها و هنجار ها و تأثیر آنها در شکل گیری این پدیده ها پرداخته است.
1-تعریف فرهنگ:
کلمه فرهنگ مرکب ازدوجز«فر»و«هنگ» به معنی «کشیدن»و نیز «تعلیم و تربیت»است.(معین ،1386، 3،1165)ودر اصطلاح آن مجموع کلیتی که در برگیرنده دانش،باور،هنر،اخلاقیات،قانون،سنت،و هر قابلیت و عادت دیگری است که انسان به عنوان عضوی از جامعه کسب میکند.(تامس،1369، 19)
فرهنگ وجه مشترک در تمامی تجملات است با این همه از جمله مفاهیمی است که راحت تن به تعریف پذیری نمی دهد.این امر از سرشت فرهنگ ناشی می شود که قالب ناپذیر است و مشکل در ظرفی می گنجد.
سرشت فرهنگی از جنس«فهم»است،«فهم مشترک» یعنی کثیری از افراد انسانی که در یکان اجتماعی معینی مرز بندی و مشخص می شوند،چگونه می فهمند.فهم مشترک آنها از رویدادها،چه تفاوتی با فهم مشترک اعضای یکان های اجتماعی دیگر دارد. به مثال شاید بتوان گفت:بحری است که در کوزه در می آید.
نسبت چنین درون مایه ای با پدیدهای که سیال،شکل ناپذیر است و پیوسته در تلاطم و شکوفایی هستند بیشتر است، تا پدیده هایی که تصلب وتحجر می پذیرند.(عزبدفتری،1380، 9)
فرهنگ،در زندگی انسان، نقش تعیین کننده ای دارد،زیرا یکی از وجه ممیز انسان از سایر موجودات زنده «فرهنگ»است. (تامس،1369، 15)
رفتار های مختلف و انگیزه های گوناگون بشر،همیشه تحت تاثیر فرهنگ قرار داشته است،و به هر اندازه مایه های فرهنگی فرهنگ،عمیق تر،جامع تر و هماهنگی آن با خواسته های طبیعی و فطرت انسان، بیشتر باشد نفوذ و تاثیر گسترده تری خواهد داشت.(استفانی،1379، 67)
2-مقوله های فرهنگ:
فرهنگ، مقوله ای دو بعدی است:مادی و معنوی. بعد مادی فرهنگ عموماً در شکل و شمایل اشیاء مادی مانند تابلوهای نقاشی ،معماری ساختمان،رنگ و شکل دوخت لباس،آرایش لوازم منزل و… ظهور پیدا می کند،ودر بعد معنوی،به گونه افکار،عقاید و جریان های عاطفی ظاهر می شود.(تقوی،1384، 15)
روابط میان انسان ها و آداب و معاشرت با هم نوعان بر اساس معیار های فرهنگی مورد قبول شکل میگیرد.
فرهنگ ها، در مسیر تاریخ،با یکدیگر تلاقی می کنند،مبادلات فرهنگی در تلاقی فرهنگ ها انجام می شود، و از همین نقطه بر فرهنگی تاثیر می گذارد و از فرهنگ مقابل تاثیر می پذیرد.معمولاً فرهنگ های غنی و قدرتمند،در صدد حذف فرهنگ های ضعیف بر می آیند و هرگاه جنگی بین دو فرهنگ اتفاق بیفتد، فرهنگی شکست می خورد که از مقابله با فرهنگ مهاجم عاجز است.(اسحاقی،1387، 35)
1هر فرهنگ بر محور اصولی شکل می گیرد،چنان که فرهنگ اسلامی بر اصول ایمان به مبدأ ومعاد،نبوت و امامت ، اعتقاد به وحی،عبودیت و بندگی خدا،عدالت،اخوت و برادری و…استوار است و فرهنگ غرب بر اصولی چون اومانیسم،سکولاریسم،لیبرالیسم،راسیونالیسمو…بنا شده است .(مبلغان ،شماره196، 47)
فرهنگ اسلامی ، به فرهنگی می گویند که لباس اسلام به تن کرده باشد و در هر زمان و مکان،ودر هر شرایطی مضمون و محتوای اسلامی را به نمایش بگذارد.(تقوی،1384، 78)
در فرهنگ اسلامی،توکل به خدا ارزش است و کسی که خدا را داشته باشد هرگز دچار ترس و وحشت نمی شود.در این فرهنگ ،به انسان ها به خاطر ملیت،زبان و یا رنگ پوست نه امتیازی می دهند و نه تحقیر می شوند و نگاه فرهنگ اسلامی به مردم این است که آنها یا مسلمانند و هم کیش و یا انسانند و هم نوع .(عزبدفتری ، 1380،111)
3-تعریف رسانه:
رسانه در لغت به معنای رساندن است و به آن دسته از وسایلی گفته می شود که انتقال دهنده فرهنگ ها و افکار عده ای باشد.(مشیری،1389، 205)
رسانه از تمدن های جدید بوجود آمده و مورد توجه است.اکنون آن چه که مصداق این تعریف است وسایلی مانند:روزنامه ها،مجلات،رادیو تلوزیون،ماهواره،اینترنت،و… می باشد و رسانه ها در نوع آموزش آن به کلیه امکاناتی گفته می شود که می توانند شرایطی را در محیط آموزشی بوجود آوردند که تحت آن شرایط،فراگیران،اطلاعات،رفتار و مهارت های جدیدی را با درک کامل به دست آوردند.(ساعی،1384، 126)
رسانه ها بستر و مجاری طبیعی تهیه و توزیع اطلاعات در جامعه برای شهر وندان هستند و موجب می شوند که نیروهای اجتماعی ضمن وقوف و آگاهی به حقوق خویش،سهم خود را از قدرت طلب نمایند.
ویژگی اصلی رسانه ها،همه جا بودن آن هاست.رسانه ها امری فراگیرند،آنها می توانند یک کلاس بی دیوار با میلیاردها مستمع تشکیل دهند.
رسانه ها وظیفه حراست از محیط را بر عهده دارند،آنها باید همبستگی کلی را بین افراد جامعه در پاسخ به نیازهای محیطی ایجاد کنند و مسئولیت انتقال میراث اجتماعی از نسلی به نسل دیگر را بر عهده دارند.(باقی ،1379،74)
در اهمیت رسانه ها این نکته کفایت می کند که در پرتو آگاهی دهی آنها،موانع جغرافیایی و تا حدودی سیاسی و فرهنگی از میان برداشته شده و زمین با وسعت زیاد و میلیارد ها نفر به وسیله رسانه ها باهم مرتبط شده اند و بسیار ساده می توانند از مناطقی دور دست معلومات و اطلاعات مورد نیاز خود را به دست آورند.(دانسی،1387، 19)
4-کارکرد رسانه ها:
رسانه ها در شرایط کنونی یکی از مهم ترین دستاوردهای پیشرفت بشری و یکی از با ارزش ترین وسایل آگاهی رسانی همگانی هستند که پیوسته و با سرعت سر سام آوری به دلیل جایگاه و اهمیت کلیدی و طبق نیازمندی متقاضیان در حال گسترش و فرا گیری اند.
رسانه ها هم حرکت و پویایی و سرزندگی را تقوییت و تولید می کنند و هم رخوت و تنبلی و سستی؛ازیک سو احساس های عاطفی،محبت و صداقت را بر می انگیزند و از سوی دیگر احساس زشتی ،دشمنی ، بی اعتمادی،دروغ،خشونت را زنده می کنند، این کارکرد به طور طبیعی موجب پیدایش تضاد درونی-رفتاری در مقیاس فردی و اجتماعی می شود.
وظایف خبری و آموزشی نیز یکی دیگر از کارکرد رسانه هاست.مثلا با دیدن فیلم های مربوط به زندگی جوانان امروز عقیده شخصی فرد نسبت به اخلاق وشرایط زندگی جوانان دگرگون می شود وحتی ممکن است در خود گرایش به زندگی آشفته جوانان امروز را احساس کند.(فصل نامه مطالعات ملی،سال پنجم،ویژه هویت، 258)
نقش وسایل ارتباط جمعی علاوه بر اینکه شامل فرهنگ سازی،آموزش،اطلاع رسانی و ایجاد مشارکت اجتماعی می شود،بر قراری ارتباط پویا و زنده با پیام گیران، حفظ تنوع و تازگی در تولید فرهنگی،فکری،سیاسی و عرضه اندیشه های نوین نیز از مهم ترین نقش و کار کردهای وسایل ارتباط جمعی است که در صورت عدم رعایت آنها،جامعه باید بهای گزافی را بپردازد.
و این در شرایطی است که جهان خواسته و نا خواسته در گیر و دار شگفت انگیز ترین دگر گونی ها قرار گرفته است و در این دگرگونی ، وسایل ارتباط جمع سهم بسزایی ایفا می کنند، آن چه در این جا مفید فایده است،آگاهی و هوشمندی در کار برد ابزار نوین ارتباطی و روش های جدید در بستری از نیاز های واقعی و ارزش ها و باورهای مردم یک جامعه است.
نقش ظاهری وسایل ارتباط جمعی در صورتی می تواند به نقشی پایا و پویا در گسترش آموزش های لازم و هضم اطلاعات مفید، ضروری به حساب آید که با شناخت نقش ها و کار کردهای واقعی آنها و با برنامه ریزی و مدیریتی هوشمندانه ، در خدمت نظام اجتماعی در آید.(بصیریان ، 1391،73)
5-کار کرد رسانه ها به عنوان منتقل کننده فرهنگ:
یکی دیگر از کارکردهای رسانه ها، انتقال اطلاعات،ارزش ها و هنجارها از یک نسل به نسل دیگر می باشد.بدین وسیله رسانه ها به یگانگی و انسجام اجتماعی و گسترش آن کمک می کنند و اساس تجربیات مشترک را توسعه می دهند.
رسانه ها،هم چنین به یکپارچه کردن افراد با جامعه کمک می رسانند و به جامعه پذیری آنها،پس از آموزش رسمی و سال ها قبل از نقش مهمی باز می کنند.(حسینی ،1383،79)
صاحبنظران معتقدند که رسانه ها با ایفای چنین نقشی، با شناسندن فرد به جامعه به کاهش احساس یگانی یا احساس بی ریشه گی دراو مساعدت می کنند، ولی با این وجود، در بعضی از تحقیقات به این نکته اشاره شده است که رسانه ها به واسطه طبیعت غیر شخصی خود به غیر شخصی شدن روابط در جامعه کمک می کنند که به نوبه خود نوعی سو کارکرد محسوب می شود،به عبارت دیگر، رسانه ها به روابط بین افراد در جامعه اثر می گذارند و بر چنین روابطی تحمیل می شوند و تماس های فردی را در ارتباط اجتماعی به حداقل کاهش می دهند.(همان ،83)
رسانه های همگانی متهم شده اند که تفاوت های موجود بین زیرمجموعه های فرهنگی را کمرنگ کنند و سبب گسترش جامعه توده می شوند.
این موضوع به نوبه خود هم چنین موجب هم شکلی در رفتار همگانی می شوند و باعث می شوند که مانند دیگران رفتار کنند، هرچه بیشتر مثل یکدیگر سخن بگویند،مانند هم لباس بپوشند،مانند هم فکر کنند و مانند هم عمل کرده و عکس العمل نشان دهند، مردمی که تحت تاثیر رسانه ها قرار دارند،مدل های رفتاری رسانه ها قرار دارند،مدل های رفتاری رسانه ها را که تلقین می شود به آسانی می پذیرند و در نتیجه مانع از رشد فرهنگی می شوند.(کیا،1391، 79)
اصول محتوایی رسانه در ارتقای سطح فرهنگ جامعه
رسانه ها از نظر تکنولوژی،هرکدام دارای مزیت ها و معایب نسبی اند و ضرورتاً پیامد هایی را به همراه دارند که می توانند در « فرهنگ جامعه » نقش اصلاحی یا افسادی داشته باشند.
این پیامد ها که از لوازم به کارگیری آنهاست و تا اندازه ای قابل کنترل اند.اما باید توجه داشت که نقش فناوری رسانه به اینجا ختم نمی شود و عمده ترین پیامد های رسانه ها به بُعد محتوایی و عملکرد تولید کنندگان، توزیع کنندگان و مصرف کنندگان محتوای آنها بر می گردد.
زیرا « وسایل ارتباط جمعی » مولد و محصول اندیشه انسان اند،از این رو،منبعث از جامعه و متاثر از آن می باشد و به حسب طرز استفاده می توانند سالم،آرام بخش یا مضر و انحراف انگیز باشد،در عین حالی که پدیده های بی جان و منفعلی نیستند،می توانند ساخت و سازمان بپذیرند و با هر ساخت و سازمان،میزان تاثیر شان متفاوت باشد.(ساروخانی ، 1386،73)
وقتی انسان به عنوان فرستنده و یا دریافت کننده پیام از این تکنولوژی بهره می گیرد،قادر است هر نوع پیامی را در هر زمان و مکان،به هر میزان و برای هر کس که اراده کند،ارسال و یا از او دریافت کند.
در نتیجه افراد علی رغم تفاوت های سنی،علمی،استعدادی،فرهنگی و … به نوعی همسطحی و تشابه معلوماتی می رسند که پیامد های فراوانی را مانند دگرگونی معنایی و کاهش آگاهی دارد.(محسنیان راد،1382، 162)
در دو سوی فرایند تولید و دریافت پیام،عنصر انسان نقش محوری دارد،در فرایند تولید و در پخش رسانه ای،الزاماً با افراد و گروهایی مواجه می شویم که به صورت مستقیم و غیر مستقیم در تولید و پخش و کیفیت تولیدات رسانه ای تاثیر گذارند و سازمان نمی تواند بدون لحاظ آنها ماموریت خود را انجام دهد،این افراد و گروه ها عبارتنداز: ذینفعان سازمان های رسانه ای،یعنی نخبگان،مسئولان،کارگزاران و مخاطبان.(صادقی ،بی تا،126)
شهید آوینی می گوید:«هر فیلم ساز،ناگزیر وقایع فیلم خود را آن چنان ایجاد می کند که خود می پسندد،یعنی خواه و ناخواه این معتقدات اوست که در فیلم ظاهر می گردد و معرفت او در جهان اطرف خویش در سیر داستانی فیلم و هویت «پرسوناژ» ها ظهور و بروز می یابد جز این است؟در نزد فیلم ساز مومن،وقایع و حوادث،محقق اراده حق و مشیت مطلق او هستند و اسباب و علل آن،چنان که از این الفاظ برمی آید، وسائطی هستند که حقیقت جهان از طریق آنها ظاهر می گردد».(آوینی ،1373، 16)
انسان موجودی گزینشگر است و بر اساس نیاز،انگیزه و ارزش های مورد نظر خود،به هرکاری اقدام می کند.عوامل اصلی تعیین گزینشگری در کل رسانه ها را نسبت به مخاطب می توان چنین بر شمرد: پیش زمینه و محیط اجتماعی،مشخصه های فردی،شامل:سن،جنسیت،موقیعت خانوادگی،شغلی،تحصیلی،سطح در آمد،نیاز های رسانه مدارانه،سلیقه ها و رجحان های شخصی،مثل: ژانر ها،قالب ها یا محتوا ی خاص،عادت عمومی،زمینه خاص استفاده،بحث و اقبال،که به صورت اتفاقی پیش می آید و غالباً نقشی در قرار گرفتن در معرفی رسانه ها دارد.(هک کوایل،1380، 113)
در زیر به بحثی از اصول محتوایی رسانه در ارتقای سطح فرهنگ جامعه اشاره می شود:
1-حق محوری:
رسانه از نگاه دینی و قرآنی باید در محتوا و هدف،حق محور و عدالت مدار باشد.عظیم ترین رسانه دینی ما قرآن کریم،خود دارای این ویژگی است:چنانکه در قرآن می خوانیم:
«لا یا تیه الباطلُ مِن بینِ یدیه و لامِن خلفهِ تنزیلُ مِن حکیم حمید:باطل از پیش رویش و از پشتش در آن راه ندارد و فرو فرستاده شده ای از سوی حکیم ستوده است»(فصلت ،42)
ودر جای دیگر می فرماید :
«ذلِکَ نَتلوُهُ علیکَ مِنَ الایاتِ وَ الذّکِر حکیم:اینهاست که ما آن را از آیات و قرآن حکمت آمیز بر تو می خوانیم.»(آل عمران،58)
هدف قرآن نیز حق است و بر اساس آن به طراحی،تبلیغ،موعظه،ابلاغ،انذار،تبشیر و…می پردازد و از همه ابراز های رسانه ای و شیوه های بلاغ در مسیر آن هدف بهره می گیرد.
اگر رسانه دینی در هدف و محتوا « حق محور» باشد نوبت به آن می رسد که در شیوه ها و ابزار ها هم حق را مقدم بدارد و با استحکام،اتقان و استدلال در عرصه خبر رسانه ،خبر سازی و… گام بردارد.در این صورت،رسانه توان هدایتگری خود را بدون آسیب،به ظهور خواهد رساند.(اسماعیلی،1384، 64)
قرآن کریم از این جهت که دارای استحکام،برحق بودن و اتقان است،فاقد هر نوع نقطه ضعف در امر هدایتگری است.اگر محتوای رسانه ها بر مدار حق باشد،هیچ منطقی در برابر آن تاب مقاومت نخواهد داشت و بلکه سر تسلیم فرود خواهد آورد اگر استواری و سدید بودن قرآن،به دلیل«برحق بودن»آن باشد،پس رسانه های دینی نیز در هر عصری که تداوم بخش مسیر قرآنی اند،باید واجد این ویژگی باشند:(همان)
«یا ایها الذینَ امنوا اتّقُو اللهَ و قولولاً سدیداً:ای اهل ایمان متقی و خدا ترس باشید و سخن استوار بگویید.»(احزاب ،70)
برحق بودن استدلالی بودن محتوای رسانه دینی،باعث می شود تا بتواند رسانه های رقیب و انحراف گستر را به مبارزه بطلبد ومخاطبان هم میتوانند با آگاهی یافتن از محتوای همه رسانه ها،به «رسانه دینی»یقین و اعتماد کنند.
به این ترتیب،رسانه دین مدار نیازی به استفاده از ابزار ها و شیوه های غیر متقن و غیر حق ندارد.و استفاده از شیوه های تبلیغی نادرستی چون: انواع مغالطات،غوغا سالاری مطبوعاتی،ایجاد فضاهای روانی مجازی،قلب واقیعت ها و واژگون نمایی حوادث،تحلیل های غلط و غرض آلوده و ده ها حقه مطبوعاتی و رسانه ای ،از نشانه های رسانه هایی است که بر محور دین نیستند.(شاه محمدی،1388، 3)
مشکل اصلی زمانی پیش می آید که اهدافی مخالف حق و عدالت طراحی می گردد و آن گاه رسانه به عنوان ابزار رسیدن به آن یا تسهیل کننده وصول به این اهداف،مورد توجه قرار گیرد،مانند آنچه امروز به انم «جنگ نرم» مطرح می شود و رسانه ها قبل از تهاجم نظامی،یا هجوم خبری،فرهنگی و… عقبه های کشور های دیگر را سست و ناپایدار می سازند. ن ندارد آن راه ندارد و فرو فرساتاده شده ای از سوی حکیم ستود
اما اگر رسانه ای محوریت دین را بپذیرد،از این آسیب در امان خواهند ماند استفاده ابزاری گاه با کتمان اخبار و وقایع،زمانی با «جهت دهی به آن»یا مبالغه،کم اهمیت جلوه دادن،پنهان کردن واقیعت در لایه های خبری و…صورت می گیرد.(همان،49)
2-دفاع از ارزشها:
رسانه دینی،بهترین ابزار دفاع علمی و تبلیغی از ساحت ارزش هاست،تعهد های دین محورانه رسانه دینی، اقتضا می کند دفاع از دین را اصل قرار دهد و در این مسیر از غیر خداوند و اهمه ای به خود راه ندهد.
این سخن به معنای بی تدبیری نیست،بلکه منظور حفظ هویت دفاعی رسانه های دینی در هر شرایط است:
منشإ وسر آغاز ترک سنگر بانی از دین را باید همین «ترس از غیر خدا» و «ملا خطات غیر الهی» دانست که صاحبان رسانه ها را به گزینش راه هایی غیر الهی وامی دارد تا منافع زود گذر را از دست ندهد،یا تهدید های واهی را پشت سر گذارند.
از این رو،دربرابر شبهات و هجوم ها علیه دین،نهایت لطفی که میکنند،«سکوت» است،حال آن که این رویکرد،غضب الهی را درپی دارد.(فرهنگ کوثر،شماره 76، 65)
دفاع رسانه ای از دین ، می تواند به افشای روش کار مفسدان منجر شود حال آنکه سکوت و محافظه کاری،راه های ظلالت را را پنهان می دارد وجامعه را در ضلات و گمراهی و می نهد.
دفاع از ارزش ها به عنوان رسالت محتوایی رسانه ها،برخاسته از همان ولایتی است که بر اساس آن،مومنان همدیگر را به ارزش ها فرمان می دهند و از ضد ارزش ها باز می دارند و امروزه مطبوعات و رسانه ها از مهمترین ابزار های اعمال این ولایت هستند، جبهه باطل نیز رسانه های ضد دینی دقیقاً همین پیوستگی را دارند و زنجیروار محتوای باطل خود را با هماهنگی و حمایت یکدیگر تبلیغ و ترویج می کنند.
حاصل اینکه رسانه دینی از حق نظارت الهی خود در مسیر دفاع از ارزش ها نباید غافل شود و مسلم است که هر حقی،وظیفه ای هم به دنبال دارد.(طهماسبی ،1381، 180)
گسترده ارزش ها به عبادات خاصی منحصر نیست،بلکه تمام ابعاد اجتماعی،فرهنگی،سیاسی و اقتصادی را شامل می شود و « رسانه دین محور» بر اساس عمومیت وجوب امر به معروف و نهی از منکر،حق نظارت و دفاع از همه این ابعاد را دارد.
به این ترتیب،حتی رسانه های تخصصی که در حوضه هایی چون،ورزش،اقتصاد،سیاست و…فعالیت می کنند،نمی توانند خود را فارغ از این وظیفه بدانند و در حوزه های تخصص خود،به شیوه سکولاری با ارزش های اسلامی برخورد کنند.
این عرصه را باید عرصه پیکار مجاهدان رسانه ای دانست و رسانه دینی در مسیر دفاع از دین،به سبب اتهام ها و غوغا سالاری های رسانه ای،عرصه را خالی نمی کنند و مقاوم و پایدار و هوشمندانه و با شیوه ای حرفه ای،خواسته خود را به کرسی می نشاند.( فرهنگ کوثر،شماره 76، 71)
3-طاغوت ستیزی:
از اصول حکام بر محتوای رسانه دینی محور،طاغوت ستیزی آن است.از وقتی قرآن کریم وظیفه طاغوت ستیزی پیامبران را یاد آوری می کند از واژه«رسول»استفاده می کند،«ولقد بَعَثنا فِی کلٌ أمٌهٍ رسولا أن اعبدُ و الله وَ اجتنبوا الطلاغوت…:و در هر امتی همانا رسولی بر انگیختیم که خدا را عبادت کنید و از طاغوت دوری کنید.»(نحل،36)
رسالت رسانه ها در مبارزه دائمی با طاغوت ها و طغیان گران علیه دین و قرآن،در کدام امام و رهبری جلوه بارز تری دارد.
امام خمینی به رویکرد طاغوت ستایی و همنوایی رسانه ها با طاغوتیان،اشاره می کند و می فرماید:
«آن که از همه خدمت ها بالاتر است،این است که نیروی انسانی ما را رشد بدهد و این به عهده مطبوعات است،مجله هاست،رادیو و تلویزیون است،سینما هاست تئاتر هاست،اینها می توانند نیروی انسانی ما را تقویت کند و تربیت صحیح بکنند و خدمتشان ارزشمند باشد،و می توانند مثل رژیم سابق باشند که همه چیز به هم ریخته بوده همه چیز در خدمت استعمار بود.
آنها خودشان هم نمی دانستند،خیلی ها خودشان نمی دانستند، نمی دانست این عکسی که از این زن لخت می اندازد، چند تا جوان را آشفته می کند، از بین می برد.(امام خمینی، 1386،8،498)
ماموریت داشتند که کشور ما را با آن تبلیغات دامنه دار این رسانه های طاغوتی،تمام مسائل اسلامی و تمام مسائل کشوری را به طرف منافع طاغوتی سوق دهند.
صدمه ای که اسلام از مطبوعات و رسانه های طاغوتی خورد،از کمتر دستگاه های خورد ،آن قدر که جوان های ما را این مطبوعات و مجله های فاسد و آن رادیو و تلویزیون های فاسدتر به فساد کشیدند،معلوم نیست که مراکز فساد آن قدر به فساد کشیده باشند.
این مجلات و مطبوعات بود و این رادیو و تلویزیون و تمام این رسانه های گروهی بود که جوان های مارا به جای اینکه به طرف دانشگاه بکشد،به طرف علم و ادب بکشد،به طرف فساد بکشد.(همان ،13، 156)
4-تقویت تعهد دینی:
یکی از حضال مهم که درست در مقابل خود خواهی قرار دارد و سرچشمه بسیاری از خوبی هاست،داشتن روح احساس مسئولیت در برابردیگران است. این ویژگی،آدمی را از حصار بی تفاوتی،خود محوری و جناحی و گروهی بیرون می آورد و بین برنامه های خود و سرنوشت و سعادت دیگران پیوندی عمیق برقرار می کند.
گسترش فضایل وکمالاتی چون:خیر خواهی برای مردم،اهتمام به امور مسلمانان،یاری مظلومان،دفاع از حقایق و ارزش ها،امر به معروف و نهی از منکر،افشای جنایات استکبار و نفاق، انسان دوستی و مردم گرایی که در تعالیم حیات بخش اسلام مورد تأکید است،از جمله نقش آفرینی های مثبت رسانه هاست .(فصل نامه رسانه ،1388، 86)
به دلیل رسالت حساس رسانه ها در برابر جامعه اسلامی،ضرورت دارد که در اطلاع رسانی،برجسته سازی،رویداد ها،انتخاب تیترها و ارائه گزارش های ویژه،به جای تهییج بیهوده افکار عمومی و پی گیری سیاست های گروهی،قومی،طبقاتی و القای اندیشه ای خاص،به مصالح عمومی و به مباحثی که فرهنگ دینی را ارتقاء می بخشد و مردم را به سوی خوبی ها سوق می دهد پرداخته شود.
از این رو تشریح وضع مسلمین جهان،حمایت از رنج دیدگان،افشای جریانهای تهدید کننده،بازگویی تلاش انجام گرفته در جهت رفع تبعیض ها و بی عدالتی ها و…باید در سوژه پردازی به عنوان اصول اساسی به شمار آیند.(رزاقی ،1381،82)
امام خمینی تاکید دارند که:«مطبوعات باید مسائلی را مضر به وحدت جامعه و مضر به آن انگیزه ای است که جامعه برای آن قیام کرده است و در حقیقت مضر برای اسلام است از او احتراز کنند.(فخار طوسی ،بی تا، 277)
5-توجه به دردها و نیاز های مردم:
برخی رسانه ها مدعی اندکه «دانستن حق مردم است و باید آنان را در کشف حقایق و واقیعت های فرهنگی،اجتماعی و سیاسی یاری داد و خیر و مصالح تو ده های تشنه حق را در نظر گرفت.»اما آنان در عرصه عمل کمتر درصد دفاع از حقوق مردم بوده و در راه اعتلای فکری و معنوی آنان تلاش اندک داشته اند،از باب نمونه،ستایش و مدح افرادی که ارزش های مردم را مورد تهاجم قرار داده و یا مانع اجرای عدالت اجتماعی و مساوات اسلامی بوده اند،در واقع تحسین افراد نالایق و نابخرد و خلافکار و خوب جلوه دادن اشخاصی است که شایستگی لازم را ندارند.چنین اقدامی،خود فریب افکار عمومی و خیانت به جامعه است.(رزاقی ،1381، 109)
در مواقعی،فضای نا سالم مطبوعات و بزرگ شمردن افرادی که صلاحیت های لازم را نداشته اند،مشکلات سیاسی و اجتماعی نگران کننده ای را به دنبال آورده است،به طور طبیعی هر حرکتی که به انحراف از مسیر حقیقی و تصاحب پست های حساس به دست نالایقای منجر شود،ستم آشکار و تدلیس به شمار می رود و این روش نه تنها به لحاض عقلی و اخلاقی نارواست،بلکه به نوعی اعانت در ستم است وضع سرعی و قانونی هم دارد.(سعادتمند،1386، 152)
6-رعایت حد و مرز سرگرمی:
با نگاهی به رسانه های جمعی و وسایل ارتباطی،می بینیم که این اصول اخلاقی نیز چندان جایگاهی در برخی رسانه ها ندارند.در مقابل،مطالب و گزارش هایی درباره انواع سرگرمی های بیهوده در آنها دیده می شود،حتی رسانه های وابسته به نهاد های مذهبی نیز درپی درج این گونه مباحث هستند و گاهی بیش از دیگران به آن می پردازند.
از دیدگاه اسلام ، قرآن و حدیث سرگرمی های بی فایده ای که فقط اوقات مردم را تلف می کنند،مصداق بارز لهو به شمار می روند و چنین برنامه هایی اگر آدمی را از یاد خدا بازدارند ممنوع هستند،رسول اکرم (ص)سرگرمی های بیهوده و لهو را برای مومن باطل شمرده اند.(شاه محمدی ، 1388،78)
7-رعایت مرزهای امیدواری و نگرانی عاقلانه:
درج رویداد ها از نظر موازین دینی در صورتی ارزشمند است که تاثیر مفید برافکار مردم بگذارند.کارشناسان بر این باورند روزنامه نگار اگرچه باید وقایع را بی طرفانه گزارش کنداما ضرورت دارد،برخی مصالح مراعات شود هرچند نیاز های خبری مردم و انعکاس رویدادهای مطابق واقع ضروری است،ولی نمی توان به بهانه جلب اعتماد خوانندگان و جذب مشتری،به نشرمطالبی اقدام کنند که برای مردم یأس آور و نگران کننده است.
گاهی همان خبری که ناگوار است،اگر با تدبیر خردمندانه به آگاهی مردم برسد،کمتر تنش زا خواهد بود.برخی جراید برای آنکه از دیگر رسانه ها عقب نیفتد،همراه واقعیت خبری،به امور تخیلی روی می آورند و می کوشند واقعه نه چندان مهم و فراگیر را،چنان جلوه دهند که یک نوعی آشفتگی را بر اذهان تحمیل می کند.(فخارطوسی، بی تا، 289)
دست اندرکاران فرهنگی و تبلیغی و خصوصاً رسانه ها در حوادث ناگوار، رنج آور و غیر مترقبه را نیز می توانند نقش آفرینی کنند.
مهیا سازی مردم در برابر ناگواری ها،آنان را از فرسایش روحی شدید و نا امیدی باز می دارد و نشان دادن و تشریح جنبه های عبرت آموزی و پندگیری وقایع و رویدادها برای مردم باعث می شود که وقتی تند باد حوادثی به سویشان می وزد،بی قرار نگردند و تعادل روحی و فکری خود را از دست ندهند و حق و فضیلت را فراموش نکنند.
اگر نعمتی به آنان روی آورد و روزگار بر وقف مراد شان گردید،به غرور نگرایند و فقیران و درماندگان را از یاد نبرند و اگر روزی موفقیت و نعمت به دست آورده را از دست دادند،زبون و فرومایه نگردند واین،خود هدف تربیتی اسلام است.( فصل نامه شورای فرهنگی اجتماعی زنان،ش8 ،1391،60)
که قرآن به آن اشاره فرموده است: «لِکیلا تاُسوا علی ما فاتکُم ولا تفرحوا بما اَتاکُم و اللهُ لا یحبّ کلّ مختالٍ فخور:تا هرگز بر آنچه از دستتان می رود،آزرده نگردید و از آن چه به دست می آورید،شادمانی پیدا نکنید.» (حدید ،23)
8-تلاش جهت تأثیر مثبت بر جامعه پزیری:
از اینکه رسانه های جمعی در جامعه پذیری اولیه کودکان و جامعه پذیری بلند مدت بزرگسالان نقش دارد،موضوعی است که قابل انکار نیست و امری پذیرفته شده است،هر چند با توجه به طبیعت موضوع،ممکن است قابل اثبات نباشد.
بخشی از علت آن ممکن است به دلیل طولانی بودن فرایند جامعه پذیری باشد و علت بخش دیگر آن مربوط به تاثیر رسانه ها می شود که عملاً با سایر تاثیرات اجتماعی و شیوه های متفاوت جامعه پذیری در درون خانواده ها تداخل می کند.
با وجود این،بسیاری هنوز بر این فرضیه پا می فشارند که رسانه ها بالقوه دارای تاثیراتی بر فرایند جامعه پذیری می باشد،دلیل آن هم اتخاذ سیاست هایی است که هدف آنها کنترل رسانه هاست،
یا محدودیت هایی که مسئولین خود رسانه ها اعمال می کنند،ویا هنجار ها و توقعاتی که والدین در مورد چگونگی استفاده کودکانشان از رسانه ها در نظر می گیرند،در برابر نظریه ای که رسانه ها را به عنوان یکی از عوامل جامعه پذیری فرض می کند،نظریه کاملاً مغایری وجود دارد که رسانه ها را بالقوه منشا از هم پاشیدن فرایند جامعه پذیری می داند،بدین معنی که معتقد است رسانه ها زمینه های
ارزشی را که توسط والدین، آموزگاران و سایر نهاد های کنترل اجتماعی ایجاد می شود به مبارزه می طلبند و برهم می زنند.(آسابرگر،1389، 122)
منطقی که رسانه ها را عامل جامعه پذیری و یا عامل جامعه پذیری و یا عامل از هم پاشیدگی فرایند جامعه پذیری تعریف می کند بر دیدگاهی استوار است که جامعه پذیری را به عنوان آموزش هنجار ها و ارزش های تثبیت شده در نظر می گیرد که به طور نمادین برای اشکال مختلف رفتارهای اجتماعی «پاداش» و یا«تنبیه»تجویز می نماید.
دیدگاه متفاوت دیگری نیز وجود دارد که جامعه پذیری را یک فرایند یادگیری در نظر می گیرد که بدان وسیله ما می آموزیم که در موقیعت های متفاوت چگونه رفتار کنیم و یاد می گیریم که دیگران چه انتظاراتی از یک نقش اجتماعی که بر عهده گرفته ایم از ما دارند.
از این رو،رسانه ها پیشاپیش و به طور مستمر تصاویری از زندگی و مدل های رفتاری را قبل از تجربه کردن واقعی آنها به نمایش می گذارند.(رفیع پور ،بی تا،184)
9-رسانه ها و هویت:
مسئله هویت و بحران آن در جوامع امروزی یکی از مشکلات خاص به شمار می رود،خطری که روز به روز جوانان و نوجوانان را به پرتگاه می برد،اما آنچه باعث تغییر هویت در فرهنگ ها در جوامع می شود چیست؟ جوانان و نوجوانان چگونه هم زمان با هم دچار دگرگونی شخصیت و بحران هویت می شوند؟ آیا این پدیده یک امر قهری است و نمی توان روند رو به افزایش آن را کند کرد؟
از جلمه عوامل مؤثر در تغییر فرهنگ ها در هر جامعه رسانه های جمعی هستند،یکی از مهمترین نقش های اجتماعی که رسانه های جمعی در جوامع در حال گذر به عهده دارند چگونگی مشارکت آنها در فرایند توسعه ملی به طور عام و توسعه فرهنگی به طور خاص است.
رسانه های جمعی می توانند به تناسب سیاست ها و راهبردهایی که در انطباق یا گستگی با هدف های توسعه ملی انتخاب می کنند،به پایداری یا تغییر ارزش ها و هنجار های فرهنگی کمک کنند.(طباطبایی،1381، 4)
10-رسانه و انتقال فرهنگ:
از آنجاکه اساساً هر فرهنگ،به مفهوم خیلی وسیع این کلمه،تنها از طریق علائم و به شکل پیامها قابل انتقال است،بدیهی است که با استقرار ارتباطات جمعی مساله سودمندی فرهنگی این وسایل به شکل تازه ای مطرح می گردد اما از سود مندی در این زمینه چه چیز ممکن است منظور باشد؟
به یک مفهوم،فرهنگ تنها در صورتی می تواند منشأ اثر باشد که شامل تعدادی از افراد بشود.در اینجا سود مندی در رابطه با وسعت مشارکت سنجیده می شود و با امر انتشارات مستقیماً مربوط است.
اما از یک نقطه نظر دیگر،فرهنگ دارای نوعی محتوی نیز هست و غیر ممکن نیست که حتی گسترش میزان مشارکت، و کیفیت و کمیت مشارکت کنندگان ، تاثیر بر ترکیب کلی پیامهای فرهنگی داشته باشد،فرهنگ از طرف بشریت،فرد و یا جامعه،خلق می شود و علاوه بر این سود مندی فرهنگی،غنی کردن میراث فرهنگی از طریق کوششهای خلاقان نیز یا شکفتگی فرهنگ در آینده منجر شود؟
بالا خره آنچه که باید دانست،اینست که آیا فرهنگ به نوبه خود،از آنجا که هم اکنون توده ها را در بر می گیرد،می تواند فی نفسه در سرنوشت اجتماعات یک عامل مفید به حساب آید.چه در مطبوعات،رادیو،تلویزیون،به وضوح مشاهده می شود که فنون نوین انتشار به پیامهای فرهنگی نوعی سودمندی دائم التزاید می بخشد،تنها به این دلیل که این وسایل توده وسیعی را می پوشاند،و این واقعیتی است که حتی در اصطلاح ارتباط جمعی مندرج است.(قائم مقامی ،بی تا ،240)
نتیجه گیری:
از آنجا که رسانه ها حکم قلب جامعه را دارند و تمام رگ ها و شریان ها از درون آنها می گذرند باید بر آنچه وا رد آنها می شود و خارج می گردد نظارت کامل داشت،رسانه ها باید یاد آور هویت جمعی برای مردم باشند و مصرف آنها منجر به واکنش منفی در مخاطب نشود.
در این میان رسالت روحانیت و حوزه های علمیه را نیز نباید فراموش کرد اجرای برنامه های خشک مذهبی همراه با اجرای روحانی چندان چهره خوشایندی ندارد بلکه باید مباحث بلند مذهبی را در قالب سریال ها و کارتون ها و یا نشست های صمیمی با مردم همراه با جلوه های ویژه هنری به مردم انتقال داد.
استفاده از شخصیت های روحانی در برنامه های پزشکی،سیاسی و اقتصادی و هنری می تواند در جذب مردم به سوی هویت دینی مؤثر باشد. از آن جا که برای جوان باید جوان بود،در برنامه های اصیل تلویزیونی و رادیویی و یا در شبکه های اینترنتی باید از نیروهای جوان و شاداب استفاده کرد و حتی الامکان از نیروهای پیشکسوت در خط دهی فکری استفاده نمود.
هویت افراد جامعه می تواند در چار چوب منطق و گفت گو معنا شود و برای معنا یافتن آن بیش و پیش از هر چیز نیاز به تولید اندیشه و ساماندهی فرهنگی است. تفکر باید در کانون های اندیشه اعم از حوزه ها و دانشگاه ها به غنا،باروری و کار آمد مطلوب برسد و آن گاه توسط رسانه های جمعی بازبان مناسب عرضه شود تازمانی که کانون اندیشه در رسانه های جمعی متمرکز شود،حاصل آنها تقویت فرهنگی جمعی و نه تعمیق فرهنگی پایدار است،اما زمانی رسانه ها رساننده اندیشه های می شوند که در مراکز اصلی خود تولید می شوند در این صورت نقش سازنده رسانه ها در این فرایند عبارتند از:
1-باز آفرینی فرهنگ بومی و غلبه بر عوارض ناشی از گسستگی تاریخی.
2-برقراری پیوند میان جهان و جامعه.
3-کاهش از هم گسیختگی درون بخشی و میان بخشی و حل تعارض های اجتماعی
1- ارتقای هویت مدنی و تقویت فرهنگ گفتگو.
فهرست منابع:
*قرآن
1-اسحاقی،حسین،نوآوری،بسترشکوفایی،قم،انتشارات مرکز پژوهش های اسلامی صدا سیما،1387
2-استفانی،لیزا،ارتباط بین فرهنگها،ترجمه(سیدعلی اکبرمیرحسینی)چاپ اول،تهران،انتشارات باز،1379
3-آسابوگر،آرتور،روش های تحلیلی رسانه،ترجمه(پرویز اجلالی)،تهران،انتشارات مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه ها،1389
4-آوینی،مرتضی،آیینه جادو،بی جا،انتشارات کانون فرهنگی هنری ایثارگران،1373
5-اسماعیلی،محسن،تعامل دین و رسانه از دیدگاه حقوق،تهران،انتشارات ساحل،1384
6-بصیریان جهرمی،حسین،رسانه های اجتماعی،تهران،انتشارات مهر نقش،1391
7-باقی،هرمز،گذری به ویژهگی های مدیریت رسانه ای،فصل نامه پژوهش و سنجش،1387
8-تقوی،رضا،تاملات فرهنگی،بی جا،انتشارات عمران،1384
9-تامس،الیوت،درباره فرهنگ،ترجمه(حمید شاهرخ)تهران،انتشارات مرکز،1369
10-حسینی،مهی،مدیریت فعالیت های فرهنگی،بی جا،انتشارات هاجر،1379
11-دانسی،مارسل،نشانه شناسی رسانه ها،ترجمه(گودرز میدانی)،بی جا،انتشارات آنیسه نما،1387
12-رزاقی،افشین،نظریه های ارتباطات اجتماعی،تهران،انتشارات پیکان،1382
13-رفیع پور،فرامرز،وسایل ارتباط جمعی و تغییر ارزش ها،تهران،انتشارات کوثر،1384
14-ساروخانی،باقر،جامعه شناسی ارتباطات،چاپ هفدهم،تهران،انتشارات اطلاعات،1386
15-ساعی،منصور،نقش رسانه ها در انتقال ارزش ها،تهران،انتشارات حکیم،1384
16-سعادتمند،رسول،مطبوعات و رسانه ها از دیدگاه امام خمینی(ره)،قم،انتشارات تسنیم،1386
17-شاه محمدی،عبدالرضا،عصرارتباطات و اطلاعات جهانی شدن دین،تهران،انتشارات دیبا،1388
18-صادقی،عبدالمجید،مبانی ارتباطات،تهران،انشتشارات ستاد نمایندگی ولی فقیه در سپاه،بی تا
19-طباطبایی،صادق،ربایش هویت،بی جا،انتشارات حیات نو،1381
20-طهماسبی،احمد،سبیخون فرهنگی،قم،انتشارات یاقوت،1381
21-عزبدفتری،فریبا،فرهنگ و جامعه،تهران،انتشارات قطره،1380
22-فخار طوسی،جواد،امام خمینی (ره)ورسانه های گروهی،تهران،انتشارات عروج،بی تا
23-قائم مقامی،فرحت،مقدمه ای بر جامعه شناسی وسایل ارتباط جمعی،تهران،انتشارات اطلاعات،بی تا
24-کیا،علی اصغر،رسانه های نوین،تهران،انتشارات علم،1391
25-معین،محمد،فرهنگ فارسی معین،تهران،انتشارات دیبا،1386
26-مشیری،مهشید،فرهنگ زبان فارسی،تهران،انتشارات نی،1389
27-مک کوایل،دنیس،مخاطب شناسی،ترجمه (مهدی منتظر قائم)،تهران،انتشارات مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه ها،1380
28-موسوی خمینی،روح الله،صحیفه نور،تهران،مرکز نشر آثار امام خمینی(ره)، 1386
ج-مقالات و نشریات
1-فصل نامه مطالعات ملی،سال پنجم،ویژه هویت
3-ماهنامه مبلغان،سال هفدهم،شماره196،قم،انتشارات تبلیغ و آموزشهای کاربردی حوزه های علمیه
4-فرهنگ کوثر،ویژه اندیشه و سیره اهل بیت(ع)،سال یازدهم،انتشارات زائر
5-فصل نامه شورای فرهنگی اجتماعی زنان،شماره8،بی جا،1391